سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، کسی را که برای برادرانشروی در هم می کشد، دشمن می دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :30
بازدید دیروز :1
کل بازدید :11952
تعداد کل یاداشته ها : 11
04/1/31
7:2 ع

ما عاقلانه فکر می کنیم   و عاشقانه عمل می کنیم

 

وصیت نامه شهید علم الهدی به خواهرش

خواهر عزیز

پس از اهدای سلام و درود....

ساعتی پیش داشتم مطالعه می کردم و به یک جمله رسیدم.

در مورد این جمله زیبا فکر کردم و مناسب دیدم که نتیجه این ساعات فکر را برایتان بنویسم.

شاندل, متفکر بزرگ اروپای قرن بیستم, در مورد چگونگی زندگی انسان در قرن بیستم می گوید:« انسان این عصر، زندگی را وقف تهیه وسایل زندگی می کند.» ما زندگی را در رنج می گذارنیم تا راحتی و آسایش ایجاد کنیم.تمام عمر می دویم، به این امید که لحظاتی بنشینیم. تمام عمر زحمت می کشیم تا استراحت کنیم و البته عمر می گذرد و راحتی و آسایش و نشستن و آرامش را لمس نمی کنیم و نمی یابیم

زیرا مرتباً از طریق اجتماع به ما نیازهای جدید تلقین می شود. نیازهای کاذب و مصنوعی که دائماً در آدم به وجود می آورند، به وسیله تبلیغات است. تلوزیون را روشن می کنید.بعد از دو ساعت خاموش می کنید و به خودتان نگاه می کنید.می بینید هفت هشت احتیاج خرید تازه به وجود آمده که قبلاً لازم نداشتید.قبلاً با خاکستر دیگ می شستید امروز حتماً باید پودر ... بخرید.

بوردا می خرید.... زن روز می خرید..نگاه می کنید. در فکر تهیه لباس ها و مدل های آن می افتید.استعمار فرهنگی و فرهنگ زدائی از طریق تقلید،تشبه،رقابت مصرفهای مصنوعی و سمبلیک و جلب توجه است و اینجاست که به سخن عمیق محمد(ص) که «من یتشبه بقوم فهو منه» که از کلمه تشبیه استفاده شده اگر زندگیمان مثل اروپائی ها شد،اگر وضع لباسمان مثل مدلهای ارائه شده زن روز و بوردا و خانم شد،خود نیز از نظر خصوصیات انسانی و درک و انتخاب راه زندگی به سوی"او" شدن میل کرده ایم.

یکنواختی و قالبی شدن انسانها در جوامع گوناگون و خصوصاً  در ملت ما که مرتباً به وسیله برنامه های فرهنگیمان در سطح وسیعی از طرف مسئولان امر پیاده می شود،همه درقالبهای ماشینیسم به خاطر بالابردن مصرف جهانی مخصوصاً جهان سوم که دنیای صنعتی به ما تحمیل می کند، غارت اصالتها ، منابع معنوی و از بین رفتن خصوصیات زندگی شرقی و یا اسلامی که عبارت از مصرف هر چه کمتر و تولید هر چه بیشتر به وسیله عوام آموزشی دگرگون می شود: چرا که اروپای صنعتی می بایست برای تولیدات اضافی خود مصرف کننده پیدا کند، و هر کاری می کند که بتواند کالای مصرفی بدهد مواد تولیدی بگیرد ومنت هم بگذارد و خود را هم بالاتر و متمدن قلمداد کند و اگر هم سواری خواست،خر خوبی تربیت کرده باشد. ابتدا با استعمار فرهنگی کار خود را آغاز می کند و سپس از یک خصیصه پاک و اصیل خدایی که به رسم امانت به انسان داده شده و آن تنوع که شکلی از تکامل است.

می بینم (همراه با درد) که تمام فلسفه ها، مذهب ها و ایده آلها و عشقها و خواستها و خلاصه شده در این اصالت،مال زندگی مادی است! بنابراین وقتی زندگی مادی اصالت دارد، هدف رفاه است. پس برای چه باید کار کرد؟  برای تکامل؟ برای تعالی؟ برای رسیدن حقیقت؟ برای رسیدن به ایده آلهای مقدس انسانی؟ برای تقرب و نزدیکی به بهترین دوست و یا او( الله) ؟ برای به دست آوردن وسایل آسایش زندگی "زیستن برای مصرف... مصرف برای زیستن!" یک دور باطل،دور حماقت ! کار،استراحت،خوردن،خوابیدن،همین و بس!!!!

بهتر است کمی فکر کنیم. ........  

 

سخن آخر:

 

وقتی می بینم چقدر شهیدان با استدلال منطقی همراه تفکر به تحلیلی زیبا می رسند بایستی شگفت زده شد.  

                                                                                  ادامه دارد...